کمی که به مغزمان فشار بیاوریم یادمان میاید که پروژه اهانت از کجا کلید خورد درست سال2005 بود که یک کاریکاتوریست دانمارکی با چاپ تصاویری موهون مقدسات ما را به بازیچه گرفت در ان سالها چه کردیم نام شیرینی دانمارکی را به گل محمدی تغییر دادیم و کاممان را با ان شیرین کردیم و به خیالمان بسیار کار کردیم هرجا نشستیم گفتیم که باید اقدامات لازم را برای جواب به این حرکت توهین امیز انجام دهیم ، سفیر دانمارک را احضار کردیم و مراتب ناراحتیمان به ان ابلاغ کردیم و فقط گفتیم ...
برای واکاوی سیاسی این فیلم ابتدا آنرا در زمره محصولات استراتژیک قرار دادم اما وقتی فیلم تمام شدآنچه از آن بدست آوردم نوعی خط شکنی درحوزه امنیتی بود وچون مهمترین شاخصه یک فیلم استراتژیک ترسیم یک دیدگاه یا ارایه زوایه دید به بیننده ازیک تصمیم درزمان حال یا آینده حکایت میکند،نتوانستم آنرا درپوشه خالی چنین محصولاتی قرار دهم .این فیلم را میتوان قطعا در ژانر فیلم های جاسوسی قرار داد و چون درایران چنین فعالیتی بطورجدی دنبال نشده آنرا میتوان یک محصول استثنایی قلمدادکرد زیرا براحتی توانسته آنچه تاکنون خط قرمز سینما درحوزه امنیت ملی بوده را پشت سربگذارد.اگربخواهم به سابقه چنین فیلم هایی اشاره کنم باید بگویم فیلم "به رنگ ارغوان " ساخته دست ابراهیم حاتمی کیا ازجمله چنین محصولاتی بشمار میرود که تلاش کرد به ترفندهای اطلاعاتی گریزی بزند که دقیقا به همین دلیل توقیف شد درحالیکه درفیلم مذکور صرفا به موضوع "تغییر فونت" اشاره میشود،اما "قلاده های طلا "پارا فراتر ازاین مسئله گذاشته و وارد حوزه وزارتی و حتی امنیتی ترین حوزه وزارت اطلاعات یعنی حفاظت اطلاعات این سازمان امنیتی وارد میشود و ارشد ترین مقام این حوزه را به چالش میکشد.